سال 19, شماره 140, ماهنامه عرصه پزشکی

الینزانتانت برای درمان علائم وازوموتور مرتبط با یائسگی

مترجم: فرناز اخباری – ماما

اثربخشی و ایمنی الینزانتانت (Elinzanetant) 120 میلی گرمی در افراد یائسه با علائم وازوموتور متوسط ​​تا شدید (VMS) چیست؟

در ۲ کارآزمایی بالینی محوری فاز ۳، elinzanetant کاهش آماری قابل توجهی را در فراوانی و شدت VMS در مقایسه با دارونما نشان داد. Elinzanetant همچنین به طور قابل توجهی اختلالات خواب و کیفیت زندگی مرتبط با یائسگی را در مقایسه با دارونما بهبود بخشید. مشخصات ایمنی مطلوب بود.

 Elinzanetant یک نوروکینین-۱ انتخابی موثر و قابل تحمل است. این آنتاگونیست گیرنده ۳ برای درمان VMS متوسط ​​تا شدید مرتبط با یائسگی میباشد. این دارو همچنین اختلالات خواب و کیفیت زندگی مرتبط با یائسگی را بهبود می بخشد.

زنان در دوران گذار یائسگی خود علائم مختلفی از جمله علائم وازوموتور (VMS) که به عنوان گرگرفتگی نیز شناخته می شود و اختلالات خواب را تجربه می کنند که به ترتیب تا ۸۰% و ۶۰% گزارش شده است. علائم یائسگی می تواند بر کیفیت زندگی تأثیر منفی بگذارد، ظرفیت فعالیت های روزانه و بهره وری کار را کاهش دهد و ممکن است با پیامدهای منفی طولانی مدت سلامتی مانند حوادث قلبی عروقی، علائم افسردگی، زوال شناختی و سایر پیامدهای نامطلوب مغز همراه باشد.

در حال حاضر گزینه های درمانی مختلفی وجود دارد که نیازهای افراد مبتلا به علائم یائسگی را برطرف می کند. هورمون درمانی و نمک پاروکستین، مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین، ۷.۵ میلی‌گرم، برای درمان VMS در برخی کشورها تأیید شده‌اند، در حالی که سایر مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین و مهارکننده‌های بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین بدون برچسب استفاده می‌شوند. با این حال، بسیاری از زنان موارد منع مصرف دارند، مشکلات تحملی دارند که منجر به قطع می شود، یا ترجیح می دهند از این درمان ها استفاده نکنند. اخیرا، فزولینتانت آنتاگونیست گیرنده نوروکینین ۳-(NK) غیر هورمونی توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA)، کمیسیون اروپا و سوئیس مدیک برای درمان VMS متوسط ​​تا شدید ناشی از یائسگی تأیید شده است.

نورون های هیپوتالاموس کیسپپتین / نوروکینین / دینورفین (KNDy) در تنظیم حرارت نقش دارند. نورون های KNDy تعدادی سیستم گیرنده/لیگاند، از جمله گیرنده های NK-1 و NK-3 و لیگاندهای مربوطه آنها، ماده (SP) P و نوروکینین (NKB) B را بیان می کنند. کاهش سطح استروژن در طول و بعد از انتقال یائسگی منجر به هایپرتروفی و ​​بیش فعالی نورون های KNDy می شود که با افزایش بیان ژن انتقال دهنده های عصبی از جمله NKB و SP همراه است. این بیش فعالی با اختلال در تنظیم حرارت مرتبط است، که ممکن است VMS را تحریک کند. داده های اخیر دخالت گیرنده های NK-3 را در این اختلال نشان داد. فزولینتانت، یک آنتاگونیست گیرنده اختصاصی NK-3، کاهش VMS را در افراد یائسه نشان داد. گیرنده های SP و NK-1 ممکن است در اتساع عروق محیطی و بی خوابی اولیه نقش داشته باشند.

Elinzanetant یک ترکیب غیر هورمونی در حال توسعه برای درمان VMS مرتبط با یائسگی است که به طور خاص گیرنده های NK-1 و NK-3 را هدف قرار می دهد. بر اساس داده‌های بالینی، فرض بر این بود که مهار دوگانه گیرنده‌های NK-1 و NK-3 باعث کاهش VMS می‌شود و ممکن است بر اختلالات خواب مرتبط با یائسگی تأثیر بگذارد. در واقع، elinzanetant کاهش قابل توجهی در فرکانس و شدت VMS در مقایسه با دارونما و همچنین بهبود در جنبه های مختلف خواب و کیفیت زندگی مرتبط با یائسگی در کارآزمایی فاز ۲ b SWITCH-1 نشان داد.

OASIS یک و دو، فاز ۳ مطالعات تصادفی و کنترل شده با دارونما، ارزیابی اثربخشی و ایمنی elinzanetant، ۱۲۰ میلی گرم، در افرادی بود که VMS متوسط ​​تا شدید مرتبط با یائسگی را تجربه می کردند.

اهمیت: درمان های غیر هورمونی ایمن و موثر برای علائم وازوموتور یائسگی (VMS) مورد نیاز است.

دو کارآزمایی تصادفی دوسوکور فاز ۳ (OASIS، ۱ و ۲) شامل شرکت کنندگان یائسه ۴۰ تا ۶۵ ساله بود که علائم وازوموتور متوسط ​​تا شدید را تجربه کردند بود.

مداخله: elinzanetant خوراکی یک بار در روز، ۱۲۰ میلی گرم، به مدت ۲۶ هفته یا دارونما مشابه به مدت ۱۲ هفته و سپس elinzanetant، صد و بیست میلی گرم (۱۲۰mg) به مدت ۱۴ هفته.

پیامدها و معیارهای اصلی: نقاط پایانی اولیه شامل میانگین تغییر در فراوانی و شدت علائم وازوموتور متوسط ​​تا شدید از ابتدای شروع تا هفته‌های ۴ و ۱۲ بود که توسط دفترچه روزانه hot flash الکترونیکی اندازه‌گیری شد. نقاط پایانی ثانویه شامل پیامدهای گزارش شده توسط بیمار سیستم اطلاعاتی اندازه گیری اختلال خواب فرم کوتاه ۸b نمره کل T و نمره کل پرسشنامه کیفیت زندگی خاص یائسگی از ابتدای شروع تا هفته ۱۲ بود.

نتایج: شرکت کنندگان واجد شرایط (میانگین سن OASIS یک و دو، ۵۴.۶ سال) به طور تصادفی به دو گروه elinzanetant و دارونما تقسیم شدند. در مجموع ۳۰۹ (۷۸.۰%) و ۳۲۴ (۸۱.۰%) بیماربه ترتیب OASIS  ۱ و ۲ را تکمیل کردند. برای گروه elinzanetant و دارونما، میانگین پایه VMS (SD) در هر ۲۴ ساعت ۱۳.۴ (۶.۶) بود که در مقابل (OASIS 1) 14.3 (13.9) و (OASIS 2) 14.7 (11.1) در مقابل ۱۶.۲ (۱۱.۲) بود. شدت VMS پایه ۲.۶ (۰.۲) در مقابل (OASIS 1) و (OASIS 2) هر دو ۲.۵ (۰.۲) در مقابل ۲.۵ (۰.۲) بود.

Elinzanetant به طور قابل توجهی فرکانس VMS را در هفته ۴ کاهش داد (-۳.۳.-۴.۵ ,OASIS1، تا -۲.۱ و  -۳.۰,-۴.۴ ,OASIS2 تا -۱.۷) و در هفته ۱۲ (-۳.۲.-۴.۸ ,OASIS1، تا -۱.۶ و  -۳.۲,-۴.۶ ,OASIS2 تا -۱.۹).

این دارو همچنین شدت VMS را در هفته ۴ (-۰.۳.-۰.۴ ,OASIS1، تا -۰.۲ و  -۰.۲,-۰.۳ ,OASIS2 تا -۰.۱) و هفته ۱۲ (-۰.۴.-۰.۵ ,OASIS1، تا -۰.۳ و  -۰.۳,-۰.۴ ,OASIS2 تا -۰.۱) را بهبود بخشید. Elinzanetant اختلالات خواب و کیفیت زندگی مرتبط با یائسگی را در هفته ۱۲ بهبود داد و مشخصات ایمنی مطلوب بود.

نتیجه‌گیری و ارتباط Elinzanetant برای VMS یائسگی متوسط ​​تا شدید به خوبی قابل تحمل و مؤثر بود.

JoAnn V. Pinkerton, MD, MSCP; James A. Simon, MD, MSCP; Hadine Joffe, MD, MSc

JAMA. August 22, 2024. doi:10.1001/jama.2024.14618