Yasutaka Yanagita, MD, PhD. Hiroki Tamura, MD. Kazutaka Noda, MD, PhD
خانمی ۷۲ ساله به دلیل کمردرد و دیسفاژی به بیمارستان ما مراجعه کرد. او یک سابقه ۷ ماهه مشکل در بلع غذای جامد و ۲ ماه سابقه درد پیشرونده کتف داشت. یک متخصص ارتوپدی، بر اساس MRI ستون فقرات گردنی و تسکین درد با مسکن ها، اسپوندیلوز گردنی را تشخیص داد. با این حال، کمردرد بیمار به تدریج بدتر شد. بنابراین، او به بخش ما معرفی شد. ما متوجه شدیم که درد با حرکت تشدید می شود اما در حالت استراحت نیز وجود دارد. دیسفاژی بیمار نیز بدتر شده بود و بلعیدن بدون نوشیدن آب را غیرممکن می کرد و در نتیجه ۵ کیلوگرم وزن (۹.۷ درصد وزن بدن او) در ۲ ماه کاهش می یافت. در معاینه، حساسیت کانونی زائده خارمانند مهرههای T4 و T5 وجود داشت. یافته های عصبی طبیعی بود، از جمله عدم وجود رفلکس های پاتولوژیک مانند رفلکس بابینسکی. آزمایشات خون، سطوح لاکتات دهیدروژناز (۳۱۰U/L) و کلسیم (۱۱.۱ میلی گرم در دسی لیتر) را نشان داد. به دلیل وجود دیسفاژی و کمردرد با علائم پرچم قرمز (سن بالاتر، درد بیش از یک ماه، درد در حالت استراحت و تندرنس کانونی)، تصویربرداری انجام دادیم. رادیوگرافی جانبی قفسه سینه، کاهش شفافیت مدیاستن میانی و خلفی را نشان داد (شکل A). سی تی با کنتراست، ضخیم شدن دیواره مری و ضایعات نئوپلاستیک را نشان داد که به کانال نخاعی همراه با لنفادنوپاتی سیستمیک گسترش یافته است. MRI بازیابی وارونگی تاو کوتاه ناحیه گردن به لگن، تهاجم به بدنههای مهرهای T3 به T6 و فشردهسازی نخاع را در سطح T4 نشان داد (شکل B). گاستروفیبرسکوپی انجام شد. این مورد، فشرده سازی خارجی مری و یک ضایعه تهاجمی را نشان داد. بیوپسی ضایعه تایید کرد که تومور لنفوم سلول B منتشر (DLBCL) است. هفت روز پس از مراجعه اولیه به بخش ما، بیمار دچار دی پلژی ناگهانی همراه با پارستزی در هر دو پا شد و تحت عمل جراحی اورژانسی قرار گرفت. علاوه بر این، شیمی درمانی R-CHOP (ریتوکسیماب، سیکلوفسفامید، دوکسوروبیسین، وینکریستین و پردنیزون) آغاز شد. اندازه تومور مدیاستن و غدد لنفاوی مرتبط کاهش یافت و دیسفاژی و دیپلژی بیمار بهبود یافت. توانبخشی به او این امکان را داد که ۳ ماه پس از جراحی، توانایی راه رفتن خود را بازیابد.
شکل: (A) رادیوگرافی جانبی قفسه سینه که یک ناحیه با چگالی کم را در مدیاستن میانی و خلفی نشان می دهد. (B) MRI که توموری را در مدیاستن خلفی نشان میدهد که به بدن مهرهها از T3 تا T6 حمله میکند، با شکستگیهای پاتولوژیک بدن مهرههای T4 و T5 و فشردهسازی نخاع.
The American Journal of Medicine. VOLUME 137, ISSUE 4, E67-E68, APRIL 2024