مترجم: پروین امامی – پرستار
مجموعه روزافزونی از شواهد مشاهده ای نشان می دهند که مشخصات اهداکنندگان خون ممکن است بر پیامد گیرندگان انتقال خون اثر بگذارد. مکانیسم های بیولوژیکی مشخص به وضوح توضیح نمی دهند که چگونه جنسیت اهداکننده ممکن است بر پیامدهای بیمارانی که تحت انتقال خون قرار می گیرند، تاثیر بگذارد.
آنالیز داده های کنترل کیفیت از ارائه دهندگان ملی خون و مجموعه بزرگی از داده های مشاهده ای نشان می دهند که همولیز خون در گلبول های قرمز ذخیره شده به مشخصات اهدا کننده مانند جنسیت، سن، گروه نژادی، و ویژگی های ژنتیکی ارثی بستگی دارد. تفاوت های مربوط به جنسیت در قابلیت تغییر شکل گلبول قرمز، ظرفیت حمل اکسیژن، مستعد لیز شدن، فعالیت تعدیل ایمنی، و ایجاد واسکولوپاتی ممکن است در اثرات کوتاه مدت و بلند مدت جنسیت اهدا کننده بر روی گیرندگان انتقال گلبول قرمز نقش داشته باشد. مرورهای سیستماتیک نیز جنسیت اهداکننده خون را به صورت یک مشخصه بالقوه اهداکننده شناسایی کرده اند که به نظر می آید بر روی سلامت گیرندگان انتقال خون اثر داشته باشد. البته شواهد مشاهده ای درباره این مسئله که آیا جنسیت اهدا کننده بر روی پیامدهای گیرنده اثر میگذارد یا خیر، متناقض هستند. زمانی که ارتباطی در این زمینه وجود داشته باشد، در جنسیت مونث حالت دفاعی یا زیان آور مشاهده می شود.
با توجه به این که انتقال گلبول قرمز شایع ترین درمان پزشکی ارائه شده در یک محیط بیمارستانی است و هر سال در سرتاسر جهان بیشتر از ۱۰۰ میلیون واحد خون از اهداکنندگان گرفته می شود، تایید این مسئله که انتخاب اهداکننده بهتر می تواند بقا را در بین گیرندگان انتقال گلبول قرمز بهبود دهد، اثر قابل توجهی بر روی بیماران و سیستم مراقبت از سلامت دارد و بررسی های آینده نگر و دقیقی را ملزم می سازد. هدف اولیه کارآزماییِ ارزیابی جنسیت اهدا کننده بر روی مرگ و میر گیرنده (Itads) عبارت بود از بررسی این مسئله که آیا یک راهکار انتقال خون شامل اهداکنندگانی که غالباً مونث هستند در مقایسه با اهداکنندگان مذکر در بین همه بیماران بستری در بیمارستان (سرپایی یا بستری) که انتقال خون دریافت می کنند، می تواند پیامدهای مختلفی بر روی گیرنده داشته باشد.
شواهد مشاهده ای متناقضی با توجه به ارتباط بین جنسیت اهداکنندگان گلبول قرمز و میزان مرگ و میر بین گیرندگان انتقال خون وجود دارد. شواهدی که شیوه و خط مشی انتقال خون را بیان کنند، محدود هستند.
ما در این کارآزمایی چند مرکزی و دو سر کور بیماران را به طور تصادفی به دو گروه اختصاص دادیم، گروهی که واحد های گلبول قرمز را از اهداکنندگان مذکر دریافت کردند و گروهی که تحت انتقال گلبول قرمز از اهداکنندگان مونث قرار گرفتند. بیماران در سرتاسر دوره کارآزمایی شامل دوره های بعدی سرپایی و بستری به همان گروه کارآزمایی اختصاص داده شدند. تصادفی سازی کارآزمایی به نسبت ۶۰:۴۰ (گروه اهداکننده مذکر به گروه اهداکننده مونث) برای متناسب ساختن تخصیص سابقه دریافت واحدهای گلبول قرمز از تامین کننده خون انجام شد. پیامد اولیه عبارت بود از بقا و گروه اهداکننده مذکر به عنوان گروه مرجع در نظر گرفته شد.
نتایج: در کل ۸۷۱۹ بیمار قبل از انتقال خون تحت راندم سازی قرار گرفتند؛ ۵۱۹۰ بیمار به گروه اهداکننده مذکر اختصاص داده شدند، و ۳۵۲۹ بیمار به گروه اهداکننده مونث. میانگین سن (±SD) بیماران ثبت نام شده در خط مبنا معادل ۱۶.۴±۶۶.۸ سال بود. شرایط اولین انتقال خون در ۶۹۶۹ بیمار به صورت بستری (%۷۹.۹) بود که ۲۹۴۲ نفر (%۴۲.۲) از آنها تحت یک عمل جراحی پذیرش شده بودند. سطح هموگلوبین خط مبنا قبل از انتقال خون معادل ۱۹.۷±۷۹.۵ گرم/لیتر بود و بیماران میانگین ۱۰.۵±۵.۴ واحد گلبول قرمز در گروه اهدا کننده مونث و ۸.۹±۵.۱ واحد در گروه اهداکننده مذکر دریافت کرد (تفاوت۰.۳ واحد؛ ۰.۱- تا ۰.۷). طی مدت کارآزمایی، ۱۱۴۱ بیمار در گروه اهداکننده مونث و ۱۷۱۲ بیمار در گروه اهداکننده مذکر فوت کردند. درآنالیز اولیه بقای کلی، نسبت خطر تعدیل شده مرگ معادل ۰.۹۸ بود (۰.۹۱ تا ۱.۰۶).
نتیجه گیری: این کارآزمایی تفاوت قابل توجهی در بقا بین راهکار انتقال خون شامل واحدهای گلبول قرمز از اهداکنندگان مونث و واحدهای گلبول قرمز از اهداکنندگان مذکر را نشان نمی دهد.
Michaël Chassé, M.D., Ph.D., Dean A. Fergusson, M.H.A., Ph.D., Alan Tinmouth, M.D
N Engl J Med 2023; 388:1386-1395. April 13, 2023