سال 17, شماره 119, ماهنامه عرصه پزشکی

شیمی درمانی در مبتلایان سرطان ریه سلول کوچک در مرحله گسترده و اثر سرپلولیماب

مترجم: دکتر الهام خاقانی – پزشک عمومی

آیا سرپلولیماب مهارکننده مرگ سلولی برنامه‌ریزی‌شده، هنگامی که در اولین خط درمان به شیمی‌درمانی اضافه می‌شود، نتایج را در بیماران مبتلا به سرطان ریه سلول کوچک در مرحله گسترده بهبود می‌بخشد؟

در این کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده که شامل ۵۸۵ بیمار مبتلا به سرطان ریه سلول کوچک در مرحله گسترده بود که قبلاً درمان سیستمیک دریافت نکرده بودند، سرپلولیماب به همراه شیمی‌درمانی، در مقایسه با دارونما به همراه شیمی‌درمانی، بقای کلی را به طور قابل توجهی بهبود بخشید (به ترتیب ۱۵.۴ ماه در مقابل ۱۰.۹ ماه؛ نسبت خطر برای مرگ، ۰.۶۳).

معنی در بیماران مبتلا به سرطان ریه سلول کوچک در مرحله گسترده، سرپلولیماب به همراه شیمی درمانی به عنوان درمان خط اول منجر به بهبود بقای کلی در مقایسه با شیمی درمانی به تنهایی شد.

اهمیت مهارکننده های لیگاند ۱ مرگ سلولی برنامه ریزی شده همراه با شیمی درمانی، رویکرد درمان خط اول را در بیماران مبتلا به سرطان ریه سلول کوچک در مرحله گسترده (SCLC) تغییر داده است. این هنوزناشناخته باقی مانده است که آیا افزودن یک مهارکننده برنامه ریزی شده مرگ سلولی ۱ (۱-PD) به شیمی درمانی مزایای مشابه یا بهتری را در بیماران مبتلا به SCLC در مرحله گسترده ارائه می دهد یا خیر، که شواهدی را در مورد اثربخشی مهارکننده های ایست بازرسی در درمان SCLC در مرحله گسترده اضافه می کند.

هدف ارزیابی اثربخشی و نمایه عوارض جانبی مهارکننده ۱-PD سرپلولیماب به همراه شیمی درمانی در مقایسه با دارونما به همراه شیمی درمانی به عنوان درمان خط اول در بیماران مبتلا به SCLC در مرحله گسترده.

طراحی، محیط و شرکت کنندگان این کارآزمایی بالینی تصادفی شده بین المللی، دوسوکور فاز ۳ (ASTRUM-005) بیماران را در ۱۱۴ بیمارستان در ۶ کشور بین ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۹ تا ۲۷ آوریل ۲۰۲۱ ثبت نام کرد. از ۸۹۴ بیمار که غربالگری شدند. ، ۵۸۵ مورد با SCLC در مرحله گسترده که قبلاً درمان سیستمیک دریافت نکرده بودند تصادفی شدند. بیماران تا ۲۲ اکتبر ۲۰۲۱ پیگیری شدند.

مداخلات بیماران ۲:۱ تصادفی شدند تا ۴.۵ میلی گرم/کیلوگرم سرپلولیماب ( ۳۸۹=n) یا دارونما (۱۹۶=n) را به صورت داخل وریدی هر ۳ هفته دریافت کنند. همه بیماران کربوپلاتین و اتوپوزاید داخل وریدی را هر ۳ هفته یکبار تا ۱۲ هفته دریافت کردند.

نتایج از میان ۵۸۵ بیمار که تصادفی شدند (میانگین سنی، ۶۱.۱ سال؛ ۱۷.۸ درصد زن)، ۲۴۶ نفر (۴۲.۱%) کارآزمایی را تکمیل کردند و ۴۶۵ نفر (۷۹.۵%) درمان مطالعه را متوقف کردند. همه بیماران درمان مطالعه را دریافت کردند و در آنالیزهای اولیه قرار گرفتند. از زمان قطع داده ها (۲۲ اکتبر ۲۰۲۱) برای این تجزیه و تحلیل موقت، میانگین مدت پیگیری ۱۲.۳ ماه (محدوده، ۰.۲-۲۴.۸ ماه) بود. میانگین بقای کلی در گروه سرپلولیماب (۱۵.۴ ماه) نسبت به گروه دارونما (۱۰.۹ ماه، ۱۰.۰-۱۴.۳ ماه) به طور قابل توجهی طولانی تر بود (نسبت خطر، ۰.۶۳، ۰.۴۹-۰.۸۲). میانگین بقای بدون پیشرفت (ارزیابی شده توسط کمیته بررسی رادیولوژی مستقل) نیز در گروه سرپلولیماب (۵.۷ ماه، ۵.۵-۶.۹ ماه) بیشتر از گروه دارونما (۴.۳ ماه، ۴.۲-۴.۵ ماه) بود (نسبت خطر، ۰.۳۸-۰.۵۹). عوارض جانبی مرتبط با درمان که درجه ۳ یا بالاتر بودند در ۱۲۹ بیمار (۳۳.۲٪) در گروه سرپلولیماب و در ۵۴ بیمار (۲۷.۶٪) در گروه دارونما رخ دادند.

نتیجه‌گیری و ارتباط در میان بیماران مبتلا به SCLC در مرحله گسترده که قبلاً درمان نشده بودند، سرپلولیماب به همراه شیمی‌درمانی، بقای کلی را در مقایسه با شیمی‌درمانی به تنهایی به طور قابل‌توجهی بهبود بخشید و از استفاده از سرپلولیماب به همراه شیمی‌درمانی به‌عنوان درمان خط اول برای این جمعیت بیمار حمایت کرد.

Ying Cheng, MD; Liang Han, MD; Lin Wu, PhD

JAMA. 2022;328(12):1223-1232. September 27, 2022

نوشته های مشابه