سال 17, شماره 123, ماهنامه عرصه پزشکی

Lebrikizumab در ترکیب با کورتیکواستروئیدهای موضعی در مبتلایان به درماتیت آتوپیک

مترجم: فرناز اخباری ماما

تاثیر لبریکیزوماب در ترکیب با درمان پس‌زمینه کورتیکواستروئید موضعی (TCS) در نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به درماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید (AD) چیست؟

در یک کارآزمایی بالینی تصادفی، کنترل شده با دارونما، فاز ۳ که روی ۲۱۱ بیمار مبتلا به درماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید مورد مطالعه قرار گرفت، لبریکیزوماب در بیماران گزارش شده توسط پزشک و نتایج گزارش شده توسط بیمار انجام شد.

در این مقایسه با درمان کورتیکواسترویید موضعی به تنهایی در بیش از ۱۶ هفته درمان با بهبود علائم خارش و کیفیت زندگی همراه بود.

این بدان معناست که Lebrikizumab که یک آنتی بادی مونوکلونال مهارکننده اینترلوکین-۱۳ است هنگامی که همراه با درمان پس‌زمینه کورتیکواستروئید موضعی باشد با کاهش شدت کلی بیماری درماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید در نوجوانان و بزرگسالان می باشد و پروفایل ایمنی مشابهی با مطالعات قبلی lebrikizumab در زمینه درماتیت آتوپیک داشت.

درماتیت آتوپیک (AD) یک بیماری پوستی مزمن، عودکننده و ناهمگن با شیوع جهانی تقریباً ۲۰٪ در کودکان و ۲٪ تا ۷٪ در بزرگسالان است. علائم متوسط ​​تا شدید درماتیت آتوپیک شامل خارش شدید، اختلال خواب و درد پوست است که بر خواب، فعالیت های روزانه و روابط اجتماعی تأثیر می گذارد. میزان بیماری در بزرگسالان و نوجوانان بالا است و به طور قابل توجهی بر کیفیت زندگی (QoL) آنان تأثیر می گذارد.

در حال حاضر، نرم کننده ها و کورتیکواستروئیدهای موضعی (TCS) درمان های اصلی برای درماتیت آتوپیک خفیف هستند. در درماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید، اضافه کردن درمان سیستمیک و/یا فتوتراپی توصیه می شود. درمان‌های بیولوژیک هدفمند از جمله دوپیلوماب و ترالوکینوماب، و همچنین مهارکننده‌های سیستمیک ژانوس کیناز، اخیراً برای درمان درماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید ایجاد و تأیید شده‌اند. با توجه به ناهمگونی بیماری نیاز به ارائه گزینه های درمانی اضافی برای مدیریت طولانی مدت وجود دارد.

اینترلوکین-۱۳ (IL) یک سیتوکین Th2 پیش التهابی است که مرکز پاتوژنز درماتیت آتوپیک است و تظاهرات بالینی بیماری را مشخص می کند. Lebrikizumab یک آنتی بادی مونوکلونال جدید است که سیگنال دهی IL-13 را با میل ترکیبی بالا به یک اپی توپ خاص با سرعت پایین هدف قرار می دهد و آن را خنثی می کند. Lebrikizumab مزایای بالینی قابل توجهی را در بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک در فاز ۲b و ۲ فاز از ۳ کارآزمایی تک درمانی داشته است. با این حال، داده های تک درمانی ممکن است همیشه در محیط های بالینی قابل اجرا نباشد. داروهای موضعی پایه اصلی درمان بیماران مبتلا به درماتیت متوسط ​​تا شدید هستند و ترکیب آنها با لبریکیزوماب ممکن است راهنمایی خوبی را در مورد استفاده از یک داروی بیولوژیک اضافه به همراه درمان کورتیکواسترویید موضعی در این بیماران داشته باشد. در اینجا، ما نتایج یک مطالعه فاز ۳ درمان ترکیبی را ارائه می‌کنیم که اثربخشی و ایمنی Lebrikizumab را در ترکیب با درمان کورتیکواسترویید موضعی کم تا متوسط ​​در مقابل کورتیکواسترویید موضعی به تنهایی در نوجوانان و بزرگسالان با شدت متوسط ​​تا شدید ارزیابی می‌کند.

اهمیت: Lebrikizumab (LEB)، یک آنتی بادی مونوکلونال با میل ترکیبی بالا که اینترلوکین-۱۳(IL)  را هدف قرار می دهد، کارایی و ایمنی را در بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید (AD) در طول ۱۶ هفته تک درمانی در یک کارآزمایی فاز ۲b و دوآزمایش ۵۲ هفته ای فاز ۳ نشان داد.

هدف: ارزیابی اثربخشی و ایمنی Lebrikizumab همراه با کورتیکواستروئیدهای موضعی با قدرت کم تا متوسط ​​(TCS) در بیماران مبتلا به ADدرماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید.

طراحی، تنظیم و شرکت کنندگان: یک کارآزمایی بالینی تصادفی، دوسوکور، کنترل شده با دارونما (PBO)، چند مرکزی، فاز ۳، ۱۶ هفته ای بود که از ۳ فوریه ۲۰۲۰ تا ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۱ انجام شد.این مطالعه در ۵۴ سایت سرپایی در سراسر آلمان، لهستان، کانادا و ایالات متحده انجام شد و شامل نوجوانان (۱۲ ≥ تا کمتر از ۱۸ سال با وزن ≥۴۰ کیلوگرم) و بیماران بزرگسال مبتلا به درماتیت آتوپیک متوسط ​​تا شدید با نسبت تخصیص درمان ۱ به ۲ (LEB:PBO) بود.

مداخلات: به طور کلی، ۲۱۱ بیمار به صورت تصادفی به Lebrikizumab LEB زیر جلدی (دوز بارگیری ۵۰۰ میلی گرم در ابتدا و هفته دوم، به دنبال آن ۲۵۰ میلی گرم هر ۲ هفته [Q2W] پس از آن) یا کنترل شده با دارونما PBO  در ترکیب با کورتیکواستروئیدهای موضعی TCS هر دو هفته به مدت ۱۶ هفته تقسیم شدند.

نتایج و معیارهای اصلی: تحلیل‌های اثربخشی در هفته ۱۶ شامل نسبت‌ بیمارانی بود که در نمره ارزیابی جهانی محقق با نمرات ۰ یا ۱ (IGA 0,1) به میزان بهبود ۲ امتیاز یا بیشتراز سطح پایه، و ۷۵ درصد بهبود در ناحیه اگزما و شاخص شدت دست یافتند (EASI-75). نقاط پایانی ثانویه کلیدی شامل ارزیابی خارش، تداخل خارش در خواب و کیفیت زندگی بود. ارزیابی های ایمنی شامل نظارت بر عوارض جانبی (AEs) بود.

یافته‌ها: میانگین سنی (SD) بیماران ۳۷.۲ (۱۹.۳) سال، ۱۰۳ نفر (۴۸.۸%) زن، ۳۱ بیمار (۱۴.۷%) آسیایی و ۲۸ بیمار (۱۳.۳%) سیاه‌پوست/آفریقایی آمریکایی بودند. در هفته ۱۶، IGA (0,1) در ۱۴۵ (۴۱.۲%) بیمار در گروه LEB+TCS در مقابل ۶۶ (۲۲.۱%) در گروه دریافت کننده PBO+TCS به دست آمد. نسبت مربوط به بیمارانی که به EASI-75 دست یافتند ۶۹.۵٪ در مقابل ۴۲.۲٪ بود. گروه LEB+TCS بهبودهای آماری قابل توجهی را در تمام نقاط پایانی ثانویه کلیدی نشان داد. بیشتر عوارض جانبی اضطراری درمان (TEAEs) غیرجدی، خفیف یا متوسط ​​بودند و منجر به قطع مطالعه نشدند. TEAEهایی که اغلب در گروه LEB+TCS گزارش شده بودند شامل ورم ملتحمه (۴.۸٪)، سردرد (۴.۸٪)، فشار خون بالا (۴; ۲.۸٪)، واکنش های محل تزریق (۲.۸٪)، و عفونت تبخال (۳.۴٪ در مقابل ۱.۵٪). یا میزان کمتر آن در گروه PBO+TCS بود. میزان مشابه درماتیت آتوپیک جدی گزارش شده توسط بیمار به دنبال LEB+TCS (1.4%) و PBO+TCS (1.5%) وجود داشت.

نتیجه‌گیری و ارتباط :در این کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده فاز ۳، LEB+TCS با نتایج بهبود یافته در نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به درماتبت آتوپیک متوسط ​​تا شدید در مقایسه با TCS به تنهایی همراه بود و ایمنی با کارآزمایی‌های قبلی گزارش‌شده  در زمینه درماتیت آتوپیک مطابقت داشت.

Eric L. Simpson, MD; Melinda Gooderham, MD; Andreas Wollenberg, MD

JAMA Dermatol. January 11, 2023. doi:10.1001/jamadermatol.2022.5534

نوشته های مشابه