سال 16, شماره 117, ماهنامه عرصه پزشکی

کارآزمایی اریتروپویتین برای انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک در نوزادان

مترجم: فاطمه عطارزاده ارشد بیوشیمی

انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک نوزادی به اختلال عملکرد عصبی ناشی از کاهش اکسیژن و کاهش جریان خون به مغز جنین در نزدیکی زمان تولد اشاره دارد و یکی از علل مهم آسیب مغزی در نوزادان نارس است. انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک سالانه بیش از ۱۰۰۰۰ نوزاد را در ایالات متحده (۱ تا ۳ در هر ۱۰۰۰ تولد) تحت تاثیر قرار می دهد.

این مشکل ۲۲% از مرگ و میر نوزادان را در سراسر جهان تشکیل می دهد. هیپوترمی درمانی تنها درمان محافظتی عصبی است که نتایج رشد عصبی را در کارآزمایی عای انسانی، بهبود می‌بخشد. با این حال، تا ۴۰٪ از نوزادانی که این درمان را در طول یک کارآزمایی بالینی دریافت کردند، یا فوت کردند یا دارای ناتوانی های طولانی مدت، از جمله فلج مغزی و اختلالات فکری بودند. اریتروپویتین انسانی نوترکیب، یک سایتوکین با اثرات محافظت کننده عصبی و بازسازی کننده عصبی در مدل های بالینی هیپوکسی-ایسکمی نوزادی، به عنوان یک درمان کمکی بالقوه برای انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک نوزادان پیشنهاد شده است. در یک مطالعه شامل ۲۴ نوزاد مبتلا به انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک که تحت هیپوترمی درمانی قرار گرفتند، اریتروپویتین به صورت داخل وریدی با دوز ۱۰۰۰ واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به پلاسما تزریق شد و نتایج نشان دهنده نقش محافظت کنندگی عصبی اریتروپوئیتین بود. یک کارآزمایی فاز ۲ شامل ۵۰ نوزاد تحت هیپوترمی درمانی که به طور تصادفی به دریافت پنج دوز اریتروپویتین (۱۰۰۰ واحد در کیلوگرم) یا دارونما اختصاص داده شدند، نشان داد که مغز نوزادان در طول تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) آسیب کمتری می بیند و عملکرد حرکتی بهتر در سن ۱ سالگی در گروه اریتروپویتین وجود داشت. با این حال، شواهدی که استفاده از اریتروپویتین را برای محافظت عصبی نوزادان حمایت کند محدود و دوره های مطالعه کوتاه است. بنابراین، ما کارآزمایی اریتروپویتین با دوز بالا برای خفگی و آنسفالوپاتی (HEAL) را انجام دادیم. یک کارآزمایی دوسوکور، تصادفی‌سازی شده و کنترل‌شده با دارونما، فاز ۳، با هدف تعیین ایمنی و اثربخشی دوزهای بالای اریتروپویتین در ارتباط با هیپوترمی درمانی برای محافظت عصبی در نوزادان تازه متولد شده با آنسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک.

انسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک نوزادی یک علت مهم مرگ و همچنین ناتوانی طولانی مدت در بازماندگان است. فرض شده است که اریتروپویتین دارای اثرات محافظت کننده عصبی در نوزادان مبتلا به آنسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک است، اما اثرات آن بر پیامدهای رشد عصبی هنگامی که همراه با هیپوترمی درمانی تجویز می شود ناشناخته است.

در یک کارآزمایی چند مرکزی، دوسوکور، تصادفی و کنترل شده با دارونما، ما ۵۰۱ نوزاد متولد شده در هفته ۳۶ بارداری یا بیشتر، مبتلا به آنسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک متوسط ​​یا شدید را برای دریافت اریتروپویتین یا دارونما، همراه با هیپوترمی درمانی استاندارد اختصاص دادیم. اریتروپویتین (۱۰۰۰ واحد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و دارونما سالین در ۲۶ ساعت پس از تولد و همچنین در سنین ۲، ۳، ۴ و ۷ روزگی به صورت داخل وریدی تجویز شد. پیامد اولیه مرگ یا اختلال رشد عصبی در سن ۲۲ تا ۳۶ ماهگی بود. اختلال رشد عصبی به صورت فلج مغزی، عملکرد حرکتی حداقل ۱ یا نمره شناختی کمتر از ۹۰ (که مطابق با ۰.۶۷ SD است) تعریف شد.

از ۵۰۰ نوزاد شرکت کرده در آنالیز درمانی، ۲۵۷ نوزاد اریتروپویتین و ۲۴۳ نفر دارونما دریافت کردند. بروز مرگ و میر یا اختلال رشد عصبی در گروه اریتروپویتین ۵۲.۵% و در گروه دارونما ۴۹.۵% بود (خطر نسبی، ۱.۰۳؛ ۰.۸۶ تا ۱.۲۴). میانگین تعداد عوارض جانبی جدی به ازای هر کودک در گروه اریتروپویتین بیشتر از گروه دارونما بود (۰.۸۶ در مقابل ۰.۶۷؛ خطر نسبی، ۱.۲۶؛ ۱.۰۱ تا ۱.۵۷).

نتیجه گیری: تجویز اریتروپویتین به نوزادانی که تحت هیپوترمی درمانی برای آنسفالوپاتی هیپوکسیک-ایسکمیک قرار می‌گیرند، نسبت به دارونما منجر به کاهش خطر مرگ یا اختلال رشد عصبی نشد و با نرخ بالاتری از عوارض جانبی جدی همراه بود.

Yvonne W. Wu, M.D., M.P.H., Fernando F. Gonzalez, M.D

N Engl J Med 2022; 387:148-159. July 14, 2022

نوشته های مشابه