مترجم: آناهیتا خاقانی – مهندس بهداشت
سپسیس به عنوان اختلال عملکرد ارگان و تهدید کننده حیات ناشی از پاسخ نامنظم میزبان به عفونت تعریف می شود. این اختلال بین یک سوم تا نیمی از مرگ و میر در بیمارستان ها را به همراه دارد و سالانه عامل ۱۱ میلیون مرگ در سراسر جهان است. درمان شامل درمان ضد میکروبی، کنترل منبع و حمایت از ارگانها است.
در سپسیس، اثرات آنتی اکسیدانی درمان با ویتامین C ممکن است آسیب بافتی ناشی از استرس اکسیداتیو را کاهش دهد. ویتامین C نمی تواند توسط انسان سنتز شود و سطح آن در بسیاری از بیماران بدحال پایین است، که احتمال سودمندی با مکمل را افزایش داده است. پس از یک مطالعه تک مرکزی، علاقه به استفاده از ویتامین C داخل وریدی، تجویز شده با هیدروکورتیزون و تیامین را برانگیخت، کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بعدی که این درمان ترکیبی را ارزیابی کردند، فوایدی را نشان ندادند. در مقابل، در یک کارآزمایی تصادفی و کنترل شده، بیماران مبتلا به سپسیس و آسیب حاد ریه که دوز بالاتری از ویتامین C (50 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر ۶ ساعت) دریافت می کردند، در مقایسه با افرادی که دارونما دریافت می کردند، خطر مرگ ۲۸ روزه کمتری داشتند. با این حال، متاآنالیزهای اخیر نشان می دهد که شواهد کلی از استفاده از درمان با ویتامین C در بیماران مبتلا به سپسیس از قطعیت پایینی برخوردار است.
در فاز ۳، کارآزمایی چند مرکزی، تصادفی و کنترل شده کاهش دهنده اختلال عملکرد اندام با ویتامین Cا(LOVIT)، این فرضیه را آزمایش کردیم که دوز بالای ویتامین C خطر مرگ یا اختلال عملکرد مداوم اندام را در ۲۸ روز در بزرگسالان مبتلا به سپسیس تحت درمان وازوپرسور در بخش مراقبت های ویژه (ICU) را کاهش می دهد.
مطالعاتی که استفاده از ویتامین C داخل وریدی را در بزرگسالان مبتلا به سپسیس که تحت درمان وازوپرسور در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) قرار داشتند، ارزیابی کردهاند، نتایج متفاوتی را در رابطه با خطر مرگ و اختلال عملکرد اندام نشان دادهاند.
در این کارآزمایی تصادفیسازیشده و کنترلشده با دارونما، بزرگسالانی را که بیش از ۲۴ ساعت در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودند، که تشخیص اصلی آنها عفونت ثابت شده یا مشکوک بود و یک وازوپرسور دریافت میکردند را برای دریافت انفوزیون ویتامین C انتخاب کردیم. (با دوز ۵۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) یا دارونمای مشابه که هر ۶ ساعت تا ۹۶ ساعت تجویز می شود. پیامد اولیه ترکیبی از مرگ یا اختلال عملکرد مداوم اندام (تعریف شده با استفاده از فشار خون، تهویه مکانیکی تهاجمی، یا درمان جدید جایگزین کلیه) در روز ۲۸ بود.
نتایج: در مجموع ۸۷۲ بیمار (۴۳۵ نفر در گروه ویتامین C و ۴۳۷ نفر در گروه کنترل) به صورت تصادفی انتخاب شدند. پیامد اولیه در ۱۹۱ نفر از ۴۲۹ بیمار (۴۴.۵%) در گروه ویتامین C و در ۱۶۷ از ۴۳۴ بیمار (۳۸.۵%) در گروه کنترل (۱.۲۱؛ ۱.۰۴ به ۱.۴۰) رخ داد. در ۲۸ روز، مرگ در ۱۵۲ نفر از ۴۲۹ بیمار (۳۵.۴٪) در گروه ویتامین C و در ۱۳۷ از ۴۳۴ بیمار (۳۱.۶٪) در گروه دارونما (۱.۱۷؛ ۰.۹۸ به ۱.۴۰) و اختلال عملکرد مداوم اندام رخ داده است. ۳۹ نفر از ۴۲۹ بیمار (۹.۱%) و ۳۰ نفر از ۴۳۴ بیمار (۶.۹%) (۱.۳۰؛ ۰.۸۳ تا ۲.۰۵). یافتهها در دو گروه در مورد نمرات اختلال عملکرد اندام، نشانگرهای زیستی، بقای ۶ ماهه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، آسیب حاد کلیه مرحله ۳ و دورههای هیپوگلیسمی مشابه بود. در گروه ویتامین C، یک بیمار یک دوره هیپوگلیسمی شدید و دیگری یک رویداد آنافیلاکسی جدی داشت.
نتیجه گیری: در بزرگسالان مبتلا به سپسیس که تحت درمان با وازوپرسور در ICU قرار میگیرند، افرادی که ویتامین C داخل وریدی دریافت کردهاند در ۲۸ روزگی نسبت به افرادی که دارونما دریافت کردهاند در معرض خطر بالاتر مرگ و میر یا اختلال عملکرد مداوم اندامها قرار دارند.
François Lamontagne, M.D., Marie-Hélène Masse, M.Sc., Julie Menard, Ph.D
N Engl J Med 2022; /NEJMoa2200644, June 15, 2022